Tuesday, February 16, 2010

آدرس جدید زاهدان سبز

www.zahedanesabz.persianblog.ir تا اطلاع ثانوی وبلاگ
در این صفحه منتشر خواهد شد

به پاس زحمات شیرمرد جنبش سبز

تولد

مهدی کروبی‌، زاده سال ۱۳۱۶ در شهرستان الیگودرز در استان لرستان است. کروبی، تحصیل کرده حوزه و دانشگاه است. او در آغاز دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، وارد حوزه علمیه شد و سپس به دانشگاه تهران رفت و در دانشکده الهیات این دانشگاه، به تحصیل پرداخت. [۱]
زندگی سیاسی

مهدی کروبی در طی دهه‌های چهل و پنجاه شمسی بعنوان یکی از شاگردان و پیروان روح‌الله خمینی نقشی فعال در مبارزات با محمد رضا پهلوی داشت. او در سال ۱۳۵۸، در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و به عنوان نماینده زادگاهش الیگودرز، وارد این مجلس شد. وی در دور دوم، خود را از تهران کاندید کرد و توانست به مقام نایب رئیسی مجلس دست یابد.
ادامه در ویکیپدیا:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%DA%A9%D8%B1%D9%88%D8%A8%DB%8C

Thursday, October 29, 2009

آخرین جمع بندی برای سیزده آبان

با توجه به همراهی جمع زیادی از دانشجویان عزیز با مردم سبز زاهدان، لزوم اعلام زمان و مکان تجمع سبزها بیش از پیش احساس می شود.

با توجه به شنیده ها،دانشجویان سبز نیز قرار است در همان مسیر اصلی راهپیمایی از میدان آزادی تا مصلای قدس، همراه ملت استکبار ستیز زاهدان باشند.

پس دیدار ما 13 آبان ساعت 9 میدان آزادی

اگر کسی پیشنهاد بهتری دارد حتما با ما درمیان بگذارد.

نمادهای سبز جهت استفاده در طول راهپیمایی فراموش نشود.

ما بی شماریم...

Sunday, October 25, 2009

سیزده آبان نزدیک است


همانطور که همه می دانیم 13 آبان، روز قیام علیه استکبار نزدیک است!
لطفا پیشنهادات خود را راجع به فعالیتهای قابل اجرا در جهت پیشبرد اهداف جنبش آزادیخواه سبز با ما در میان بگذارید.
خصوصا دوستان زاهدانی یا مقیم زاهدان...
ما بی شماریم...

Wednesday, October 21, 2009

آزادی مطبوعات در ایران: رتبه ۱۷۲ در میان ۱۷۵ کشور

در هشتمین رده‌بندی جهانی آزادی مطبوعات که از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز منتشر شده است، ایران در میان ۱۷۵ کشور، در رده ۱۷۲ قرار گرفته است. در این گزارش که امروز سه‌شنبه منتشر شده، آزادی مطبوعات در ایران تنها از سه کشور ترکمنستان، کره‌شمالی و اریتره در وضعیت بهتری قرار دارد. ترکمنستان، کره شمالی و اریتره از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز به عنوان «کشور‌های جهنمی» برای آزادی مطبوعات معرفی شده‌اند. سازمان گزارشگران اعلام کرده که وضعیت آزادی مطبوعات در ایران، به وضعیت این سه کشور نزدیک شده و این سازمان از این بابت به شدت نگران است. رده‌بندی جهانی آزادی مطبوعات در جهان، همچون هفت سال گذشته از سوی گزارشگران بدون مرز با همکاری صدها تن از روزنامه‌نگاران و کارشناسان رسانه‌ها تهیه شده و انتشار یافته است. جدول رده‌بندی جهانی آزادی مطبوعات، محدوده زمانی ١٠ شهریور ١٣٨٧ (اول سپتامبر ٢٠٠٨) تا ١٠ شهریور ١٣٨٨ (اول سپتامبر ٢٠٠٩) را در بر می‌گیرد. ژان فرانسوا ژولیارد، دبیر اول گزارشگران بدون مرز گفته که در رده‌های پائین جدول جدید، «نگران وضعیت ایران» است. به گفته ژولیارد، ایران «به شکلی خطرناک در سقوط خود، به سه کشور جهمنی برای آزادی مطبوعات؛ ترکمنستان، کره شمالی و اریتره نزدیک شده است.» براساس این گزارش، در سال ٢٠٠٩ وضعیت آزادی مطبوعات در ایران به شکل جدی روز به «وخامت» گذاشته است. در این گزارش، مرگ امیدرضا میرصیافی، وبلاگ‌نویس جوان در زندان اوین و ادامه بازداشت روزنامه‌نگاران و سپس بازداشت جمعی روزنامه‌نگاران در حوادث اخیر از جمله علل این وخامت اعلام شده است.

Monday, October 19, 2009

اولین مصاحبه میرحسین موسوی بعد از انتخابات

اولین مصاحبه میرحسین موسوی بعد از انتخابات


لینک دانلود در یوتیوب
http://www.youtube.com/watch?v=5gOel1NVl5M


متن کامل

برخی نکات برجسته این مصاحبه ویدئویی



وحدت ملی سرمایه ایست که با وجود مسایل پیش آمده پس از انتخابات باید حفظ گردد
ایده راه سبز امید براساس ایده وحدت ملی شکل گرفته است
امام خمینی در ماجرای مک فارلین خطاب به سران نظام: هیچ موقع کاری نکنید که به مردم نتوانید توضیح بدهید
باتوجه به ضعف رسانه های موجود ایران و اینکه آنها علیه راه سبز امید فعالیت میکنند، مردم باید با توجه به جهت و جناح آنها نسبت به ایشان هشیار باشند
حتی کسی که گوشه خانه خود برای موفقیت این راه دعا میکند، از دید ما جزو این شبکه محسوب میشود
در حقیقت امروز مبارزه تبدیل به زندگی شده، زندگی ای که توقف پذیر نیست. و به همین دلیل این حرکت آسیب ناپذیر است.
این “زندگی” در یک فضای گفتگوی همگانی تصحیح میشود و پیش میرود. از این نظر مسأله رسانه اهمیت فوق العاده ای دارد، و با توجه به اینکه ما دسترسی عادی به سرانه ها نداریم، توصیه میکنم به رسانه های مجازی توجه بیشتر بشود.
تا هنگامی که وجود بحران در کشور نفی شود، اکثریت مردم اغتشاشگر نامیده شوند، به حساب نیایند و منحرف نامیده شوند، تا موقعی که حق مردم برای تعیین سرنوشتشان مورد قبول واقع نشود، راه حل جامعی برای مشکل موجود پیدا نخواهد شد.
اگر پایبند باشیم به این اصل که همه ما باید به حاکمیت قانون اساسی برگردیم و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش را به رسمیت بشناسیم، آن موقع است که راه حلی ساده برای برون رفت از مشکل پیدا میکنیم
متن کامل سخنرانی به شرح زیر است:



توضیح درباره طرح وحدت ملی

این اصطلاح به اشکال گوناگونی مطرح می شود که خوب است این موضوعات از همدیگر تفکیک شود. من در دیداری که بانمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس داشتم، بحث وحدت ملی را مطرح کردم که در آنجا قصد من از این اصطلاح بیشتر اشاره به یک حس و اراده جمعی بود که در طول انتخابات تشکیل شد که براساس پیوند با میراث تمدنی و منافع ملی خودمان در جهت سعادت و پیشرفت کشور بود و منظری که برای آینده گشوده می شد اهمیت پیدا می کرد و همه شاهد بودیم که علاقه ای در این باره در کشور ایجاد شده بود.

گمان می کنم حتی با توجه به مسایل بعد از انتخابات این سرمایه همچنان باید حفظ شود و سعی شود که تقویت شود ، وحدت ملی از این لحاظ فوق العاده برای ما مهم است و همه باید روی آن تکیه کنیم. در این جا منظور از وحدت ، وحدت بین همه اقشار است روشنفکران و مردم ، دانشجویان با مردم و قومیت ها مختلف با هم و فرهنگ های مختلف باهم است.

در استانه انتخابات زنجیره سبزی که میدان تجریش را به میدان راه آهن جوش داد یکی از بهترین مظاهر وحدت بود که همه اقشار مردم در آن شرکت کردند و این مساله در سراسر کشور ما موج پیدا کرد و بر اساس چنین تصوری ایده راه سبز امید شکل گرفت .

منتهی غیر از این موضوع مساله وحدت ملی در معانی دیگری هم بکار گرفته شد که بعد از مشکلات و مسایلی که در کشور پیش آمد که همگی بخوبی به آن وقوف داریم یک عده ای با انگیزه های گوناگون و گاه با انگیزه های خیر به دنبال این بودند که آیا می شود در گفت و گوهای افراد سیاسی می شود دامنه تنش ها را کم کردیا نه؟در این باره یک طرحی آقای هاشمی رفسنجانی داشتند یک موقعی هم بحث این شد که آیت الله مهدوی کنی در این باره نظریاتی دارند، کلن افراد گوناگونی در این باره اظهار نظر کردند. آن چه در این جا مهم است این که بنده تا بحال در این رابطه اظهار نظری نکرده ام با توجه به این معنا.

منتهی با توجه به شایعاتی که از بحث هایی که در این باره مطرح است من یک خاطره ای از حضرت امام دارم که نقل می کنم ، نکته ای در آن هست که بنده بر اساس آن عمل می کنم. برسر مساله مک فارلین که بحرانی ایجاد کرد و مردم هنوز نمی دانستند که مک فارلین به ایران آمده یا چه اتفاقی افتاده ، این که آیا ایشان محرمانه به ایران آمده و برگشته . این موضوع اولین بار در یک روزنامه سوریه ای مطرح شد و در اینجا در بحثی که در میان سران سه قوه شکل گرفت گفته شد که این مساله به داخل کشور هم کشیده خواهد شد و با توجه به حسی که به مساله رابطه با آمریکا و گفت و گو با آمریکا وجود داشت طبیعی است که بحرانی را در داخل کشور ایجاد کند، روسای سه قوه که بنده هم در خدمتشان بودم به اتفاق رفتیم خدمت حضرت امام (ره) و با ایشان صبحتی داشتیم. وقتی این مساله برای ایشان توضیح داده شد که چگونه ، چطور و به چه دلیلی اصلن این فرد با چه گروهی آمدند و رفتند و نتیجه چه بود و گفته شد که این مساله در یک روزنامه لبنانی یا سوریه ای مطرح شده و به ایران هم خواهد کشید، ایشان فرمودند که بروید و به مردم این مساله را بگویید، مردم باید در جریان باشند و یک مقداری هم بحث کردند در این رابطه . وقتی که می خواستیم بلند شویم ایشان یک جمله فرمودند که همیشه به عنوان یک جمله ی طلایی و مهم در ذهن بنده مانده است. ایشان فرمودند؛ هیچ موقع کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح بدهید. که بنده این مساله در ذهنم باقی مانده است.

برای همین اگر گفت و گویی باشد، صحبتی باشد، بحث و موضوعی باشد طبیعتا به عنوان یک همراه این جریان عظیم با مردم آن را درمیان خواهم گذاشت و چیزی نخواهد بود که نتوانم از آن دفاع کنم.

طبیعی است که در این رابطه با توجه به ضعفی که رسانه های ما دارند و برعلیه راه سبز امید فعالیت می کنند و ما رسانه رسمی نداریم و تمام رسانه های ما محدود شده است ، خبرهایی که در این رابطه یا مسایلی شبیه به این منتشر می شود خوب است که مردم به این که خود این رسانه ها متعلق به چه جناحی هستند و با چه قصدی این اخبار را منتشر می کنند، انشالله توجه خواهند کرد. این می تواند به همه ما کمک کند که در یک فضای اندیشمندانه و پر از ارزش های مورد اعتقاد خودمان حرکت کنیم.


توضیح درباره این که آیا دیداریا تماسی در این باره با وی صورت گرفته است یا خیر؟

نه چنین صحبتی نشده است، البته من در جریان پیشنهادی که آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه مطرح کردند و بعد پیشنهاداتی که تعدادی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام به ایشان کردند، هستم و همچنین از طریق رسانه ها در جریان صحبت هایی هستم که انتساب داده می شود که آقای حضرت آیت الله مهدوی کنی و دیگران مطرح کرده اند. و گاهی هم دیده ام که دیگران و افرادی با نیت های خیر چنین مساله ای را مطرح می کنند، ولی تماس مستقیمی در این رابطه با بنده گرفته نشده و نه نامه نگاری صورت گرفته و نه مذاکره رسمی در این رابطه گرفته است. کلن در این رابطه کاری انجام نشده است.

درباره بیانیه شماره ۱۳ و اینکه چگونه باید راه سبز امید را زندگی کنیم

ملت ما یک حرکت بزرگی را شروع کرده و ماهم همراهش هستیم که انشاالله در گرو همین جهتی باشم که مردم در آن حرکت می کنند. اگر دقت شود اوایل این اتفاقاتی که در کشور افتاد بحث بود که چگونه باید حرکت کنیم و جواب ما چه باید باشد که از دستاوردهای بزرگ انتخابات و انقلاب اسلامی بتوانیم بهره مند باشیم و آنها را ادامه بدهیم. در این باره بحث حزب و جبهه و گروه های مختلف شد که مبارزات سیاسی تعریف شده در کشور یا در جهان مطرح بوده است ، ما فکر کردیم که آن نمی تواند مقصود و اهداف ما را برآورده کند و با تجربیات خود انتخابات خیلی همخوانی ندارد البته آن تجربیاتی که باهمدیگر داشتیم.

در این انتخابات ما دیدیم که خانواده ها ، گروه های سیاسی ، مذهبی ، هنری، فرهنگی و کلن هر کس در هرجایی که هست به شیوه خودش و بنا بر توانایی خودش کمک رساند و در این رابطه وارد این حرکت شد، در حقیقت دنباله هم بحثی است که داشتیم و مطرح شد که هر شهروند یک ستاد چنین کاری بصورت شبکه ای در کشور صورت گرفت.قدرت این حرکت هم از همین مساله نشات می گرفت نه از یک حرکت حزبی ، البته به این معنی نیست که احزاب موثر نبودند یا موثر نخواهند بود، نه آنها جایگاه خودشان را دارند و فوق العاده جایگاهشان ضروری است و ضرورت دارد که آنها هم همچنان فعالیت های خودشان را داشته باشند. ولی برای ادامه این راه و رسیدن به اهداف و آرمانها که تحت عنوان “ایران پیشرفته” مطرح شده است در جهت برآورده کردن خواسته های مردم و در حقیقت استیفای حقوق مردم ، ما فکر کردیم که مساله خیلی با بازتابی گسترده تر با توجه به تجربه انتخابات می خواهد پی گرفته شود، که همانطور هم شد و همین طور هم اعلام شد. در چنین نگاهی مهم نیست که هر کس چه قدر کمک می کند ، به چه شیوه ای کمک می کند، اصل این است که یک اراده و نیت همگانی در سطح کشور ایجاد شده و بشود ، حتی در یک خانواده و حتی یک فرد بتواند به تنهایی تا برسد به احزاب و گروه ها و تشکل هایی که سابقه دارند هر کس در چارچوب فعالیت های خود که در حال انجام است و با آن زندگی می کند بتواند به این حرکت عظیم کمک برساند. بنده همیشه اعتقاد داشتم یک آدم روشن دلی ، پیرزنی یا پیرمردی فردی که اصلن به هیچ نوعی نمی تواند در این فعالیت ها شرکت داشته باشد در گوشه خانه اش یک دعایی می کند ما این را به عنوان یک فعالیت در داخل این شبکه قلمداد کنیم تا برسد به فعالیت هایی که سازمان یافته و منظمی که هست.

امروز ما شاهد این هستیم که بصورت غیر عادی و استثنایی خلاقیت های هنری در میان گروه ها و دسته های هنری صورت می گیرد، این ها هیچ کدام تابع یک حرکت حزبی نیست ولی متعلق به یک شبکه گسترده اجتماعی است، ما تعداد کلیپ ها و سرودهایی که داریم در این مدت ساخته شده و تعداد طرح ها یی که در این مدت نقاشی شده ، کاریکاتورهایی که داریم در این مدت کشیده شده اصلن با هیچ دوره تاریخی کشورمان قابل قیاس نیست و در حقیقت آنها هستند که محتوای گفت و گو و حرکت این موج و این راه عظیم را هدایت می کنند و پیش می برند. این کار در داخل یک حزب صورت نگرفته است گاهی سه یا دو هنرمند باهم و یا در دسته های بزرگتر و کوچکتر در گوشه و کنار کشور و حتی در خارج از کشور به این راه کمک رسانده اند. همچنین گروه های مذهبی هستند ، هیات های مختلف ، هیات های خیریه و دسته های سیاسی و غیره .

درحقیقت در اینجا مبارزه تبدیل به یک زندگی شده است، زندگی که ادامه دارد و هیچگاه توقف پذیر نیست، این طور نیست که بشود آن را در یک نقطه ای متوقف کرد. به همین دلیل این حرکت یک حرکت آسیب ناپذیر هم هست و در یک فضای گفت و گوی همگانی هم این حرکت ها تسریع می شود مسیرش و پیش می رود. از این لحاظ رسانه ها اهمیت فوق العاده ای دارند و زحمتی که کسانی در رسانه های ما می کشند قابل تقدیر است و بنده همین جا بازهم توصیه می کنم با توجه به این که ما هیچ وسیله ای را در اختیار نداریم به این ابزار و وسیله بیشتر توجه شود و از امکاناتش بیشتر استفاده شود، این معجزه ای است که ما در طول انتخابات و بعد از انتخابات دیده ایم که باید با توجه به موقعیتی که داریم از این وسیله استفاده کنیم.

طبیعتا فضای زندگی های فردی و اجتماعی را از طریق رسانه ها به هم پیوند می دهیم و یک حرکت عظیم و گسترده و قابل دوامی را ایجاد می کنیم.

یکی از دلایل تداوم همین حرکت به نظر بنده همین قضیه است که متعلق به یک گروه اندک یا حزب و یا جریان مبارزه با تمام ابعاد و جزییات نیست بلکه یک جریانی است آمیخته با آرمان ها و آمال و شیوه زندگی خود مردم.
ما می خواهیم از تفسیر این که آیه ای که “خانه های خود را قبله قرار دهید ” الهام گرفته و این طور باشد که مردم در رجوع به شبکه وسیع اجتماعی و این تشکل های ریز و درشت خودشان که هر کدام ما در آنها چندین سهم و شرکت داریم در حقیقت این حرکت شکل و ادامه پیدا کند.

راه حل بحران چگونه بدست می آید؟

تا هنگامی که مساله بحران و مشکل در کشور قبول نشود، تا هنگامی که مردم کثیر و اکثریت مردم اغتشاشگر نامیده بشوند ، تا موقعی که مردم به حساب نیایند، تا موقعی که حق مردم قبول نشود برای تعیین سرنوشت خودشان، راه حل جامعی برای رفع مشکل پیدا نخواهد شد.

برای همین وحدت ملی در معنای دومی که بنده ذکر کردم که فعالیت ها و دسته ها و گروه ها می کنند در این رابطه که برخی با نیت خیر است فکر می کنم که این مساله ضرورت دارد که در هر حرکتی به مردم احترام گذاشته بشود ، اکثریت مردم رانده نشوند ، مردم همه با هم اند حتی آنهایی که عقاید دیگری دارند، این تفکیک و تجزیه را ما می کنیم و متاسفانه مردم را از همدیگر جدا می کنیم . اصل این است که به مردم احترام گذاشته شود ، عقایدشان را قبول شود و این اصل که همه ما باید به قانون اساسی برگردیم و این که باید به حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان باید برگردیم ، آن موقع راه حل خیلی راحت پیدا می شود برای این مشکل.

(پنج سال زندانی (ابراهیم نبوی

این هم مزد دست مان، چشمتان کور، دنده تان نرم، اصلا از بیخ غلط کردید به فکر اصلاح کشور بودید. ما خودمان می دانیم چه کنیم، هر کسی هم جرات دارد بیاید جلو تا پدرش را در بیاوریم. گفتم پدر، یاد پدر یکی از دوستانم افتادم که مثل بقیه زندانی است، نگران دوستم نباشید، او در خارج درس می خواند و اگر برگردد زندانی می شود، این پدر دوستم که زندانی است تعریف می کرد که یک نفر تازه وارد زندان شده بود، زندانی های قدیمی او را دوره کردند و پرسیدند: اسمت چیه؟ گفت: علی. تا اینجا همه چیز طبیعی بود. بعد پرسیدند: چند سال زندان گرفتی؟ گفت: ده سال. هفت هشت نفری از زندانیان از دوروبرش رفتند و چهار پنج نفر ماندند. یکی از آن چهار پنج نفر پرسید: " جرمت چیه؟" گفت: " بخدا بیگناهم." یکی از زندانیان گفت: " به ما دیگه دروغ نگو، ما هم مثل خودت هستیم، حتما جرمی کردی که ده سال زندان گرفتی." گفت: " باور کنید، من هیچ کاری نکردم و بیگناهم." یکی گفت: " امکان ندارد، اگر بیگناه بودی، پنج سال زندان می گرفتی."



در همین راستا، سعید حجاریان دیروز به سه سال حبس تعلیقی محکوم شد، یعنی هر وقت هرکسی کتابی بخواند یا هر کسی درباره ماکس وبر سخنرانی کند، حجاریان باید پنج سال زندان برود. شهاب الدین طباطبایی عضو جبهه مشارکت هم به همان دلیلی که در زندان گفته شد به پنج سال زندان محکوم شد. هدایت آقایی عضو کارگزاران هم به همان دلیل قبلی به پنج سال زندان محکوم شد. هنوز خبری از زندانی شدن سایر کسانی که بدون دلیل به پنج سال زندان محکوم شدند، نیست، ولی احتمالا بقیه هم به پنج سال زندان محکوم خواهند شد، چون مشخص است که جرم خاصی نکردند. میرحسین موسوی که این روزها زیاد این طرف و آن طرف می رود، به خانه امین زاده که تا یکی دو روز دیگر به پنج سال زندان محکوم خواهد شد، رفت و با خانواده او دیدار کرد.



ترور، انفجار، تصادف



البته که ترور چیز بدی است و نه تنها بد است که خطرناک است و نه تنها خطرناک است که اصلا به شیوه سبزها ربطی ندارد و به همین دلیل هم بطور کلی و جزئی در هر جایی و به هر شکلی، محکوم است و اصولا ما به این دلیل با دولت نهم مخالفیم که یا خودش رفتار تروریستی می کند، یا از تروریست ها حمایت می کند. اما این دلیل نمی شود که مثلا اگر یک دیوانه ای در بلوچستان یا کردستان، کسی را که ممکن است دشمن مردم هم باشد، اگر ترور کند، ما خوشحال بشویم یا برایش کف بزنیم. ترور کار بدی است و بقول مسعود بهنود " گلوله بد است" حالا انفجار که قطعا چون گنده تر از گلوله است، از آن هم بدتر است.



اما، اینکه چرا گروه ریگی در زمان آقای خاتمی هم بود، ولی ترور نمی کرد، یا چرا در پانزده سال قبل از احمدی نژاد چرا تعداد قتلهای سیاسی به یک دهم حالا هم نمی رسید، طبیعتا برمی گردد به سیاست دولت نهم و دهم که وجودش مثل خرج انفجار می ماند، شما احمدی نژاد را در هر کشوری بیندازید( مثلا با چتر) قطعا در آن کشور تعداد تصادف ها، انفجارها و سقوط هواپیما و آتش سوزی تصادفی و غیرتصادفی خود بخود بالا می رود، نه اینکه فکر کنید من به طالع نحس اعتقاد دارم، نه، وجود و تفکر و اعتقادات این دولت، و این حکومت در حال حاضر نحس است. در همین راستا امروز صبح سردار شوشتری و چند عضو بلندپایه دیگر نظامی در یک عملیات انتحاری که توسط گروه ریگی صورت گرفت، کشته شدند. تعدادی از مردم، تا به حال 57 نفر گزارش شده است، در این عملیات کشته شدند، البته اولش اعلام شد که این افراد برای شرکت در جلسات ریش سفیدهای طوایف منطقه می رفتند، ولی بعدش معلوم شد که به نمایشگاه دستاوردهای دولت احمدی نژاد می رفتند.



یکی دیگر از دستاوردهای امروز دولت احمدی نژاد این بود که دیروز ظهر قطار مسیر تهران به کرمان از مسیرش منحرف شد و تعدادی تلفات داشت. کارخانه چای سازی گلستان هم در لاهیجان در آتش سوزی سوخت. دیشب هم در خیابان طالقانی به دلیل انفجار یک کپسول گاز غیراستاندارد( اصولا خود دولت غیر استاندارد است) دو نفر آسیب دیدند، اما این یکی واقعه تصادفا هیچ دلیل سیاسی نداشته و تنها دلیل سیاسی اش وجود احمدی نژاد بخاطر تقلب در انتخابات است که عامل هر حادثه غیراستانداردی است که در کشور رخ می دهد.



سخنگویی که خانواده دارد



من نمی دانم چرا این دولت، این موضوع مهم را نمی فهمد که اگر یک نفر، مثلا مهدی کلهر، با هزینه مثلا چهار صد میلیون تومان در چهار سال خریداری می شود، این موضوع شامل خانواده او نمی شود. اگر قرار باشد خانوادگی حساب کنند، طبیعی است که باید براساس تعداد خانوار پول بدهند. اصولا آدم فروشی و دشمنی با ملت، یک موضوع شخصی است و برای خریدن یک آدم، باید پولش پرداخته شود و این پرداخت هم بقول همشهری ما " نفر"ی است نه خانوادگی. راستی قضیه کلهر چی شد، بالاخره یک سایتی چیزی داستان کلهر را نوشت یا هنوز کسی چیزی ننوشته؟ بگذریم. خبر داده شد که بهمن قشقاوی، سخنگوی وزارت خارجه به این دلیل برکنار شده که در جریان روز قدس تعدادی از اعضای خانواده اش دستگیر شده بودند، که ظاهرا آزاد شده اند. گفته شده است که بعضی دیگر از اعضای خانواده های دولت هم در تظاهرات دستگیر شده اند که آنها هم یا اخراج شده اند، یا بناست اخراج شوند. انگار این دکتر الفنون یادش رفته که وقتی میثاق می بست، میثاق وفاداری فردی بسته، عقدنامه که امضا نکرده که انتظار دارد که همه خانواده آدم بشود طرفدار دولت؟ به نظر من و طبیعتا، به نظر هر موجود معقول دیگری( اینجوری به یک سووال مهم هم تلویحا پاسخ دادم) دیدگاه های احمدی نژاد، نمی تواند خانوادگی بشود، مثل این است که شما انتظار داشته باشید یک خانواده تروریست یا دزد یا کلاهبردار باشند، این کار تقریبا ممکن نیست، مگر در مورد خانواده هایی که بعد از استخدام تشکیل می شوند.



جنتی جنتی، تو لایق بهشتی!



ببخشید که این شعار من قافیه ندارد، چون اصولا جنتی موجود بدقافیه و بدقیافه ای است و جور در نمی آید، ولی به نظر من خدمتی که او دارد به جنبش سبز می کند، خدمت بزرگی است. در این شرایطی که جنبش سبز رسانه تصویری ندارد، در این شرایطی که ما نمی توانیم در رسانه شهید ملی حرف مان را بزنیم، در این شرایطی که ما نمی توانیم از طریق ارتباط تصویری و صوتی مردم را آگاه کنیم، اقدام آیت الله جنتی( بخاطر این اقدام سه روز در مورد ایشان محترمانه حرف می زنم) در مورد روز سیزده آبان که گفته است که قرار است ما اغتشاشگران عزیز در روز سیزده آبان در مراسم حضور پیدا کنیم ممنونیم و از ایشان و مسوولان صدا و سیما، مسوول خبر، مسوول نودال و امپکس و لابراتوار و غیره تشکر می کنیم، بخصوص از مسوولان واحد سیار. همچنین از آقای احمد خاتمی، و کلیه ائمه جمعه کشور خواهش می کنیم در نماز جمعه هفته های آینده، خطرات حضور جنبش سبز را در سیزده آبان قطعا خاطرنشان کنند و به همه ملت بگویند. جنبش سبز به شعار " هر امام جمعه یک رسانه" باور دارد و از آنان بخاطر حمایت مجانی و بیدریغ شان تشکر می کند.



گفتم سیزده آبان یادم افتاد به ساختن شعار. هنر ساخت پوستر و شعار را جدی بگیرید، هر شعاری می سازید برای من هم بفرستید تا هم آنها را به مشورت جمعی بگذارم و هم به اطلاع همگان برسانم، مثلا همین شعار که " ایران سبز و آباد، بمب اتم نمی خواد" واقعا قشنگ است و از آن هم قشنگ تر و جالب تر اینکه میرحسین موسوی اولین پیام تصویری اش را در مورد جنبش سبز و بحث وحدت ملی به صورت اینترنتی در سایت نوروز منتشر کرد. بروید و آن را گوش کنید و ببینید. یادتان باشد که ما سبزیم، ما می توانیم و ما راههای سبز ماندن و گسترش یافتن را پیدا می کنیم. ضمنا موسوی در آخرین پیامش اعلام کرد " تا زمانی که حکومت بحران را نپذیرد و به مردم بگوید اغتشاشگر و به ملت توهین کند این جنبش ادامه دارد."



و مساله.....

امروز یک مشکلی پیدا کردم که بخشی از وقتم را برای آن گذاشتم، طبیعتا حالا هم دیر شده و بعدا بقیه مطالب را می نویسم، آقا، کجا می بریش، من هنوز دارم، می نویسم......